افسانههای زیادی در مورد چگونگی متروک ماندن منطقه تاریخی هفت دغنان وجود دارد. طبق یکی از آنها، ماری، بچه ای را داخل گهواره نیش می زند و پدر و مادر بچه به تعقیب مار می روند و آن را می کشند. پس از این حادثه، مارها به منطقه حمله می کنند و مردم نیز از ترس مارها از محل سکونت خود می گریزند و آنجا را تخلیه می کنند. افسانههای دیگر می گویند که قورباغهای بزرگ و سمی در آب استخر وارد شد و آب آن را مسموم کرد. پس از آن، تمام گاو و گوسفندهایی که از آب استخر آب می نوشیدند، مسموم شدند و شیرشان مردم منطقه را مسموم کرد. در نهایت مردم منطقه موفق نشدند تا قورباغه را از بین ببرند و مجبور شدند شهر را ترک کنند. تمام سکنه منطقه تاریخی هفت دغنان و آبادیهای اطراف آن در حدود ۲۵۰ سال پیش بهعلت شیوع بیماری طاعون سیاه، جان خود را از دست دادند. با گذر زمان و رویش درختان، این منطقه به جنگلهای اطراف وصل شد و بهصورت جنگلی بکر باقی ماند. آس چارتراین امکان را به شما می دهد تا با کمتر ازسه دقیقه بلیط هواپیما بندرعباس رشت را از سایت رزرو نمایید.
یکی از مشهورترین داستانهای ترسناک اتفاق افتاده در کلبه وحشت انزلی به حدود ۴۴ سال پیش، یعنی سال ۱۳۶۵ برمی گردد، زمانی که چهار پسر جوان تصمیم می گیرند یک شب را در کلبه وحشت انزلی بگذرانند. اهالی آن منطقه سعی کردند تا آنها را از این تصمیم منصرف کنند؛ اما پسرهای جوان به آنها می گویند که این شایعات دروغی بیش نیست و برای اثبات این حرفشان حاضر هستند که شب را تا صبح در کلبه وحشت انزلی بمانند و صبح برای اهالی روستا تعریف کنند که هیچ اتفاق مرموز یا عجیب و غریبی برای آنها نیفتاده است. برخی از اهالی روستا منتظر بودند تا صبح شود و بلاخره راز کلبه وحشت انزلی مشخص شود؛ اما شب هنگام، دو نفر از این چهار پسر به دلایلی نامعلوم از کلبه وحشت انزلی فرار می کنند، درحالی که دو نفر دیگر در کلبه باقی می مانند. متاسفانه سرنوشت دو نفری که آن شب در کلبه می مانند، بسیار غمانگیز است. گفته می شود که یکی از آنها در کلبه از ترس، جان خود را از دست می دهد و سکته قلبی می کند و نفر دوم نیز به جنون دچار می شود و هرگز به حالت عادی برنمی گردد. طبق گفته محلیها پس از این ماجرا برای ماهها درب خانه وحشت انزلی پلمپ شد و دیگر هیچ فردی جرات رفتن به آنجا و بازدید از این کلبه شوم را، حتی در روز، نداشت. مردم آن منطقه سعی میکردند که از اطراف خانه هم رد نشوند و پس از مدتی، در جنگل نیز تردد نمی کردند.
دیری نپایید که داستان هولناک و مرموز دیگری دراین منطقه اتفاق افتاد. درست ۴ سال بعد ازحادثه سال ۱۳۶۵، سه دختر مسافر که به روستای هفت دغنان آمده بودند، تصمیم می گیرند که یک شب را در کلبه وحشت انزلی بگذرانند. آنها شایعاتی راجع به مرگ و داستان پسرهای دانشجو و همچنین نحس بودن این کلبه از گذشته شنیده بودند و قصد داشتند تا به این حرف و حدیثها پایان دهند. آنها به طور پنهانی و بدون اطلاع به هیچ کسی از درب پشتی کلبه وارد آن شدند و تصمیم گرفتند تا شب را در آنجا بمانند. آن ها می خواستند با این کار به همه ثابت کنند که در این کلبه، هیچ اتفاق مرموز و ترسناکی اتفاق نخواهد افتاد. از آنجا که هیچ کس در روستا از تصمیم این سه دختر مطلع نبود، کسی هم در صبح آن شب شوم در انتظار آنها نبود. دو روز پس از رفتن آن سه دختر به کلبه وحشت انزلی، محلیهای آن منطقه یکی از آنها را در فاصله حدود ۳۰۰ متری کلبه پیدا کردند. دختر بیچاره در تنه یک درخت مخفی شده بود. او آنقدر ترسیده بود و شوکه شده بود که حتی نمی توانست حرف بزند. وی مدام به سمت خانه اشاره می کرد و از ترس می لرزید. محلی ها تصمیم می گیرند که پلمپ درب کلبه را بشکنند و وارد آن شوند تا از سرنوشت دو دختر دیگر اطلاعی به دست آورند که متاسفانه با اجساد آنها مواجه می شوند. پزشکی قانونی علت مرگ هر دوی آنها را سکته قلبی و مرگ آنی تشخیص داد. طبق گفتههای شاهدان ماجرا، چشم هر دو دختر به نقطه مشخصی خیره شده و بازمانده بود. دختری که موفق شده بود فرار کند نیز پس از چهار روز، خودکشی می کند و جان خود را از دست می دهد. پلیس محلی پس از این اتفاق، کلبه را تخلیه می کند و تحت تدابیر امنیتی قرار می دهد. گفته می شود از آن زمان به بعد هیچ کس اجازه ندارد که به کلبه وحشت نزدیک شود یا از آن دیدن کند. با تهیه بلیط چارتر ارزان ازسایت آس چارتر از تخفیفات و مزایای ویژه ای برخوردار شوید.
افسانههای زیادی در مورد چگونگی متروک ماندن منطقه تاریخی هفت دغنان وجود دارد. طبق یکی از آنها، ماری، بچه ای را داخل گهواره نیش می زند و پدر و مادر بچه به تعقیب مار می روند و آن را می کشند. پس از این حادثه، مارها به منطقه حمله می کنند و مردم نیز از ترس مارها از محل سکونت خود می گریزند و آنجا را تخلیه می کنند. افسانههای دیگر می گویند که قورباغهای بزرگ و سمی در آب استخر وارد شد و آب آن را مسموم کرد. پس از آن، تمام گاو و گوسفندهایی که از آب استخر آب می نوشیدند، مسموم شدند و شیرشان مردم منطقه را مسموم کرد. در نهایت مردم منطقه موفق نشدند تا قورباغه را از بین ببرند و مجبور شدند شهر را ترک کنند. تمام سکنه منطقه تاریخی هفت دغنان و آبادیهای اطراف آن در حدود ۲۵۰ سال پیش بهعلت شیوع بیماری طاعون سیاه، جان خود را از دست دادند. با گذر زمان و رویش درختان، این منطقه به جنگلهای اطراف وصل شد و بهصورت جنگلی بکر باقی ماند. آس چارتراین امکان را به شما می دهد تا با کمتر ازسه دقیقه بلیط هواپیما بندرعباس رشت را از سایت رزرو نمایید.
یکی از مشهورترین داستانهای ترسناک اتفاق افتاده در کلبه وحشت انزلی به حدود ۴۴ سال پیش، یعنی سال ۱۳۶۵ برمی گردد، زمانی که چهار پسر جوان تصمیم می گیرند یک شب را در کلبه وحشت انزلی بگذرانند. اهالی آن منطقه سعی کردند تا آنها را از این تصمیم منصرف کنند؛ اما پسرهای جوان به آنها می گویند که این شایعات دروغی بیش نیست و برای اثبات این حرفشان حاضر هستند که شب را تا صبح در کلبه وحشت انزلی بمانند و صبح برای اهالی روستا تعریف کنند که هیچ اتفاق مرموز یا عجیب و غریبی برای آنها نیفتاده است. برخی از اهالی روستا منتظر بودند تا صبح شود و بلاخره راز کلبه وحشت انزلی مشخص شود؛ اما شب هنگام، دو نفر از این چهار پسر به دلایلی نامعلوم از کلبه وحشت انزلی فرار می کنند، درحالی که دو نفر دیگر در کلبه باقی می مانند. متاسفانه سرنوشت دو نفری که آن شب در کلبه می مانند، بسیار غمانگیز است. گفته می شود که یکی از آنها در کلبه از ترس، جان خود را از دست می دهد و سکته قلبی می کند و نفر دوم نیز به جنون دچار می شود و هرگز به حالت عادی برنمی گردد. طبق گفته محلیها پس از این ماجرا برای ماهها درب خانه وحشت انزلی پلمپ شد و دیگر هیچ فردی جرات رفتن به آنجا و بازدید از این کلبه شوم را، حتی در روز، نداشت. مردم آن منطقه سعی میکردند که از اطراف خانه هم رد نشوند و پس از مدتی، در جنگل نیز تردد نمی کردند.
دیری نپایید که داستان هولناک و مرموز دیگری دراین منطقه اتفاق افتاد. درست ۴ سال بعد ازحادثه سال ۱۳۶۵، سه دختر مسافر که به روستای هفت دغنان آمده بودند، تصمیم می گیرند که یک شب را در کلبه وحشت انزلی بگذرانند. آنها شایعاتی راجع به مرگ و داستان پسرهای دانشجو و همچنین نحس بودن این کلبه از گذشته شنیده بودند و قصد داشتند تا به این حرف و حدیثها پایان دهند. آنها به طور پنهانی و بدون اطلاع به هیچ کسی از درب پشتی کلبه وارد آن شدند و تصمیم گرفتند تا شب را در آنجا بمانند. آن ها می خواستند با این کار به همه ثابت کنند که در این کلبه، هیچ اتفاق مرموز و ترسناکی اتفاق نخواهد افتاد. از آنجا که هیچ کس در روستا از تصمیم این سه دختر مطلع نبود، کسی هم در صبح آن شب شوم در انتظار آنها نبود. دو روز پس از رفتن آن سه دختر به کلبه وحشت انزلی، محلیهای آن منطقه یکی از آنها را در فاصله حدود ۳۰۰ متری کلبه پیدا کردند. دختر بیچاره در تنه یک درخت مخفی شده بود. او آنقدر ترسیده بود و شوکه شده بود که حتی نمی توانست حرف بزند. وی مدام به سمت خانه اشاره می کرد و از ترس می لرزید. محلی ها تصمیم می گیرند که پلمپ درب کلبه را بشکنند و وارد آن شوند تا از سرنوشت دو دختر دیگر اطلاعی به دست آورند که متاسفانه با اجساد آنها مواجه می شوند. پزشکی قانونی علت مرگ هر دوی آنها را سکته قلبی و مرگ آنی تشخیص داد. طبق گفتههای شاهدان ماجرا، چشم هر دو دختر به نقطه مشخصی خیره شده و بازمانده بود. دختری که موفق شده بود فرار کند نیز پس از چهار روز، خودکشی می کند و جان خود را از دست می دهد. پلیس محلی پس از این اتفاق، کلبه را تخلیه می کند و تحت تدابیر امنیتی قرار می دهد. گفته می شود از آن زمان به بعد هیچ کس اجازه ندارد که به کلبه وحشت نزدیک شود یا از آن دیدن کند. با تهیه بلیط چارتر ارزان ازسایت آس چارتر از تخفیفات و مزایای ویژه ای برخوردار شوید.